English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5823 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
immediate message U پیام فوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
InBox U خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
challenge and reply U ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox U پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting U خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification U خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA U نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagrams U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagram U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
end U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
wilco U پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
prompt U فوری
prompts U فوری
snap shot U فوری
urgent U فوری
urgently U فوری
prompted U فوری
immediate <adj.> U فوری
sudden U فوری
acute <adj.> U فوری
spot U فوری
spots U فوری
instantaneous <adj.> U فوری
spontaneous U فوری
instanter U فوری
unintermediate <adj.> U فوری
posthaste U فوری
intuitive <adj.> U فوری
instantaneous reaction U واکنش فوری
immediate U خیلی فوری
urgent priority U تقدم فوری
snap shot U عکس فوری
inst U مخفف فوری
spot test U ازمایش فوری
cash spot U نقد فوری
prompt payment U پرداخت فوری
prompt deployment U گسترش فوری
cash prompt U نقد فوری
prompt delivery U تحویل فوری
emergency care U مراقبتهای فوری
pistolgraph U عکس فوری
snap shooter U عکاس فوری
emergency priority U تقدم فوری
immediate action U عملیات فوری
immediate memory U حافظه فوری
immediate mission U تک فوری هوایی
instantaneous photograph U عکس فوری
speedy trial U دادرسی فوری
real time U بازده فوری
snapshot U عکس فوری
snapshots U عکس فوری
hasty U عجولانه فوری
scrams U فوری رفتن
scram U فوری رفتن
snap shot U عکس فوری گرفتن
snapshoot U عکس فوری گرفتن
snapshoot U تیر فوری انداختن
pistolgraph U دستگاه عکس فوری
immediate mission U ماموریت فوری هوایی
snap report U گزارش فوری یا انی
snaps U گرفتن عکس فوری
quick set U گرفتن فوری بتن
ready service U اماده به استفاده فوری
red alerts U آژیر خطر فوری
red alert U آژیر خطر فوری
immediate addressing U ادرس دهی فوری
upsurge U قیام فوری وناگهانی
immediate action U عکس العمل فوری
snap U گرفتن عکس فوری
the letter is urgent U نامه فوری است
snapped U گرفتن عکس فوری
snapping U گرفتن عکس فوری
I need them urgently. من آنها را فوری میخواهم.
payable immediately U قابل پرداخت فوری
exigent U محتاج به اقدام یا کمک فوری
tea bags U پاکت محتوی چای فوری
spot price U قیمت برای فروش فوری
Please reply as a matter of urgency. U لطفا فوری پاسخ دهید.
To demand prompt payment. U تقاضای پرداخت فوری کردن
tea bag U پاکت محتوی چای فوری
emergencies U حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergency U حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
to stop cold something U چیزی را فوری کاملا متوقف کردن
This company guarantees prompt delivery of goods. U این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید
emergencies U پیشامدی که اقدام فوری راایجاب کند اضطرار
A rapid response would be appreciated. U از پاسخ فوری قدردانی می کنیم. [اصطلاح رسمی]
to get down to the nitty-gritty [to get down to brass tacks] <idiom> U فوری به اصل مطلب رسیدن [اصطلاح روزمره]
emergency U پیشامدی که اقدام فوری راایجاب کند اضطرار
spot sale U فروش نقدی وتحویل فوری کالای موردمعامله
inquiry processing U فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
reflex force U نیروی ضربتی هوایی در حال اماده باش فوری
readout U دریافت فوری اطلاعات پردازش شده قابل عرضه بازخوانی
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
dead line U خطی که تجاوز ازان زندانیان نظامی رامحکوم به تیرباران فوری میکند
accelerating pump U پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
dot U در زبان برنامه نویسی dBASE دستور فوری که به صورت نقط ه روی صفحه نمایش نشان داده میشود
dotting U در زبان برنامه نویسی dBASE دستور فوری که به صورت نقط ه روی صفحه نمایش نشان داده میشود
i signal U پیام ای
messages U پیام
mssg U پیام
message U پیام
signalled U پیام
signaled U پیام
signal U پیام
spot report U گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
to send a message U پیام فرستادن
routine message U پیام عادی
telephone message U پیام تلفنی
start of message U اغاز پیام
signal generator U پیام ساز
basegram U پیام از ساحل
som U اغاز پیام
signal tracing U ردگیری پیام
signal center U مرکز پیام
wilco U پیام را فهمیدم
video signal U پیام ویدئو
transmission U ارسال پیام
ending U خاتمه پیام
endings U خاتمه پیام
message feedback U بازخورد پیام
beginning of message U شروع پیام
encode U کد کردن پیام
encodes U کد کردن پیام
error message U پیام خطانما
blanking signal U پیام خاموشی
monochrome signal U پیام تکرنگ
meteorological message U پیام هواسنجی
flash message U پیام انی
message switching U پیام گزینی
fox message U پیام دوباره
general message U پیام عمومی
heliogram U پیام افتابی
message source U منشاء پیام
message source U منبع پیام
message retrieval U بازیابی پیام
message retrieval U استخراج پیام
message queuing U صف بندی پیام
message heading U عنوان پیام
radiotelegram U پیام تلگرافی
message center U مرکز پیام
message book U دفتر پیام
end of message U انتهای پیام
end of massage U انتهای پیام
ems dispatch U پیام امس
brightness signal U پیام روشنایی
burst pedestal U پایه پیام
color burst pedestal U پایه پیام
q signal U پیام کیو
procedure message U پیام معمولی
clear text U پیام کشف
procedure message U پیام عادی
code message U پیام رمز
communicator U پیام دهنده
cryptogram U پیام پنهانی
plaindress U پیام کشف
diagnostic massage U پیام تشخیصی
drafter U نویسنده پیام
drafter U منشی پیام
dummy message U پیام فریبنده
dummy message U پیام دروغی
plain text U پیام کشف
intelligence signal U پیام خبری
sender U فرستنده پیام
bodies U متن پیام
mayday U پیام اضطراری
bury U کد کردن پیام
buries U کد کردن پیام
heading U سرلوحه پیام
headings U سرلوحه پیام
burying U کد کردن پیام
transmissions U ارسال پیام
senders U فرستنده پیام
privacy U استقلال پیام
body U متن پیام
maydays U پیام اضطراری
carrier color signal U پیام رنگی حامل
drafter U انشا کننده پیام
enciphere U رمز کردن پیام
receipts U رسید پیام دریافت شد
eom U انتهای پیام essage
receipt U رسید پیام دریافت شد
incoming U پیام دریافتی در کامپیوتر
flash message U پیام برق اسا
helio U ایینه مخابره پیام
delivery groups U گروه معروف پیام
Recent search history Forum search
1addressed recipient
1I will take a loot tonight.
1Can't send messages to non-contact (Telegram F.A.Q)
1scrambling
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com